مهمترین عوامل فردی که در مردودی و افت تحصیلی نقش دارند
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع :
مهمترین عوامل فردی که در مردودی و افت تحصیلی نقش دارند
گردآورنده:
محمدرضا مانگری
معاون اجرایی دبیرستان نمونه دولتی امام حسین(ع) شوش
سال تحصیلی 94 – 93
ب1- هوش
بدون شک یکی از عوامل مهم افت تحصیلی کمبود هوش و توانایی ذهنی است . هوش هر فرد را می توان به دو نوع هوش عمومی و اختصاصی تقسیم کرد . هوش عمومی نوعی توانایی است که در اغلب فعالیتهای انسان خود را نشان می هد . هوش اختصاصی استعداد و توانایی خاصی است که فرد در یک یا چند زمینه خاص دارد . اگر به نمارت دروس مختلف بک دانش آموز بنگریم می بینیم که نوعی رابطه بین آنها وجود دارد که حاکی از هوش عمومی است یعنی این طور نیست که آن دانش آموز در یک درس بیار قوی و در درس دیگر بسیار ضعیف باشد . از طرف دیگر ممکن است کی تفاوت دیده شود ثلا در درس علوم بهتر از تاریخ باشد که این نشان دهنده هوش اختصاصی است . افراد از نظر میزان برخوراری از هوش عمومی با یکدیگر تفاوتهای بسیاری دارند که باید به آنها توجه شود .
کودکان و نوجوانان از نظر ظرفیت هوش با هم متفاوت هستند زیرا بهره هوشی افراد نتیجه تعامل بین وراثت و محیط است . بنابر این کودکان یا ظرفیت متفاوت به دنیا آمده و در شرایط محیطی مختلف بهره هوشی خود را می یابند . بدهیهی است درصد قابل توجهی از دانش آموزان که از نظر هوشی پاپین تر از میانگین هستند ، در گروه دانش آموزان مرزی قرار دارند و احتمال این دانش آموزان شکست تحصیلی را بیشتر تجربه کنند زیاد است . این دانش آموزان اغلب در مدارس عادی حضور دارند و نیازمند توجه خاص معلمان و مشاوران مجرب هستند . برخی از تحقیقات نشان داده اند که انگیزه تلاش در این گونه دانش آموزان به دلیل عدم درک فهم مطلب درسی ، اندک است .
2- انگیزش
انگیزش چیزی است که ما را از ملالت به سوی علاقه حرکت می دهد . انگیزش عبارت از آن چیزی است که به ما انرژی می دهد و فعالیتهای ما را هدایت می کند گاهی انگیزش را به موتور و فرمان یک اتومبیل شبیه می کنند . انگیزه در واقع موتور حرکت هر فردی است . یکی از دلایل افت تحصیلی نداشتن انگیزه پیشرفت می باشد . آنهایی که دارای انگیزه پیشرفت بالا به تکالیفی روی می آورند که درجه دشواری آن در حد متوسط باشد و از تکالیف خیلی آسان یا خیلی متوسط دوری می کنند.
3- توجه
برای یادگیری و به خاطر سپردن هر مطلبی اولین شرط توجه به آن است بدیهی است اگر دانش آموز از هوش بالایی برخوردار باشد ولی به مطلب توجه نکند ، نمیتواند آن را فرا گیرد ، بنابر این باید خاطر نشان کرد علت افت و شکست تحصیلی بعضی از دانش آموزان ناشی از دامنه توجه پایین است و نیز عدم تمرکز حواس هنگام مطالعه و انجا تکالیف درسی نیز یکی از علل شکست و افت تحصیلی می باشد .
4- آشفتگیهای عاطفی و هیجانی
مشکلات عاطفی و هیجانی دانش آموزان در مقاطع مختلف رشد می تواند باعث اف تحصیلی آنان شود که مهمترین آنها را به اختصار توضیح می دهیم .
5- جنسیت
از دیگر متغیر های فردی که میتواند تفاوتهایی را در پیشرفت یا افت تحصیلی داشن آموزان ایجاد کند جنسیت می باشد . برخی از محققان معتقدند که دختران در علوم انسانی و پسران درعلوم ریاضی و فنی توانایی دارند همینطور میزان مردودی در پسران به مراتب بیشتر از دختران می باشد . مسئله دیگر نحوه تفکر دانش آموزان است . به طوریکه دانش آموزانی که در امر تحصیلی با شکست مواجه می شوند این امر را به فقدان خود نسبت می دهند و خود را ناتوان می پندارند . در آنها احساس عدم شایستگی ایجاد می شود و به تبع کاهش عملکرد را به دنبال دارد که خود باعث دور باطل و شکستهای پی در پی می شود .
6- نارسائیهای جسمانی
نارسائیهای جسمی و بیماریها محکن است سبب پیدایش ناراحتیهای جسمی خاص در دانش آموزان شده به طوریکه در برنامه های تحصیلی کودک مزاحمت ایجاد کرده و در نهایت به افت تحصیلی منجر شود.
7- مشکلات رفتاری
در بعضی از مواقع مشکلات رفتاری ، باعث افت تحصیلی می شوند . برخی معتقدند که اختلالات رفتاری ، رفتارهای افراطی ، مزمن و انحرافی هستند که گستره آن شامل اعمال تهاجمی یا برانگیختگی ناگهانی تا اعمال افسرده گونه و گوشه گیرانه می باشد.
از مشکلات و عوامل فردی دیگری که در امر افت و مردودی دخیل است می توان عزت نفس پایین ، ناتواناییهای یادگیری ، دوزبانگی دانش آموزان را نا برد که هر کدام از آنها احتیاج به بررسیهای و پروژهشهای عمیقی دارد .
پیامهای افت تحصیلی و مردودی
1- اثرات افت تحصیلی برکودکان
2- اثرات افت در محیط خانواده
3- هزینه های تحمیل شده بر دولت
بحث و نتیجه گیری
همانطور که در ابتدای بحث گفتیم تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان از اهمیت شایانی برخوردار است چرا که نهایتا بر پیشرفت و توسعه هر جامعه ای تاثیر می گذارد . متاسفانه عوامل زیادی بر جریان آموزش تاثیر می گذارد و موجبات افت تحصیلی را فراهم می کند . شناخت این عوامل می تواند به برنامه ریزی در زمینه کاهش این معضل کمک نماید . بخشی از این افت ناشی از مشکلات موجود در نظام آموزشی است .
آموزش و پرورش باید در تعیین اهداف مناسب آموزشی تجدید نظر کند و با توجه به تغییر شرایط اجتماعی و شناخت صحیح گروه هدف خود یعنی دانش آموزان ، زمینه های جامعه پذیری شان را فراهم نماید . زیرا هدف تعلیم و تربیت باید آماده کردن افراد برای زندگی بهتر باشد ، متاسفانه در نظام آموزشی موجود کشورمان ، تاکید بر پیشرفت تحصیلی است تا یادگیری درمعنای واقعی کلمه . نظام آموزیش باید زمینه لازم را برای تفکر خلاق فراهم کند و پاسخگوی میاز افراد باشد . وضعیت موجود موجب افت و سرخوردگی دانش آموزان می گردد زیرا به جای اینکه ذهن آنها را وادار به اندیشه و خلاقیت نماید آن را تبدیل به صندوقچه محفوظات کرده است . این امر از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است چرا که وزارت آموزش و پرورش از متولیان تعلیم و تربیت نسل جدید است و اگر در ساختار ، محتوای دروس و تعریف اهداف و محصولات و آموزشی تجدید نظر نکند باید منتظر عواقب شومی باشیم .یکی دیگر از عوامل موثر بر افت تحصیلی و مردودی عوامل خانوادگی است ، مطالعات نشان داده اند که کودکان با خانواده های فقیر ، تحصیلات و در آمد پایین ، کودکانی که در خانواده آنها مشاجرات زیادی است ، بیشتر احتمال دارد مردودی را تجربه نمایند . از عوامل دیگری که با ترک تحصیل رابطه دارند . سطح موفقیت شغلی والدین ، نبودن پدر . مادر در خانه و وسائل کمک آموزشی در خانه را می تون نام برد . می توان با تقویت رابطه مدرسه و خانواده از طریق آموزشهای عملی و تشکیل گروههای خاص مثل گروههای همیار ، تاثیر سوء عوامل خانواده هر چند اندک را به حداقل رساند . انجمن اولیا و مربیان می تواند در جهت این هدف گام جدی تری بردارد . در زمینه عوامل فردی موثر بر افت تحصیلی می توان با توجه به استعدادهای بالقوه فرد از طریق آموزش های مناسب در جهت رفع آشفتگیهای عاطفی ، هیجان ، مشکلات رفتاری و به منظور تقویت انگیزه دانش آموزان برنامه ریزی کرد.
حضرت علی (ع) می فرمایند : زیاده روی در ملات و سرزنش آتش لجاجت را شعله ور می کند .
این قبیل تنبیات شخصیت کودک را در هم میکوبد و اسباب ترس و اضطراب وی را فراهم می کند .برای جلوگیری از رفتار ناشایست دانش آموزان معلم باید با اشاره موارد منفی در رفتار آن ها را تذکر دهد . چرا که آشکار گویی پرده هیبت و ابهت معلم را دریده و موجب جرات و شهامت شاگرد می شود و با لجبازی کردن سعی در تکرار عمل می نماید . متاسفانه تعدادی از معلمین زمانی که در شروع سال تحصیلی به کلاس وارد می شوند دانش آموزان گستاخ و شلوغ را شناسایی کرده و برای جلوگیری از مشکلات بعدی با طنه و دشنام تحقیر سعی در سرکوب کرده او می نمایند . این ممکن در مورد تعداد انگشت شماری از دانش آموزان به ظاهر با موفقیت همراه باشد اما آتش لجاجت را در وجود او شعله ور می کند و حداقل کاری که می کند توجه نکردن و دل سرد شدن از درس می باشد و در مورد تعدادی از دانش آموزان نیز باعث درگیری های لفظی و زمینه تنبیه های بدنی و غیر بدنی می گردد.
درست است معلم در شروع سال تحصیلی باید به شناسایی دانش آموزان بپردازد و بلکه بهترین کار می باشد اما این شناسایی باید برای زمینه یابی مشکلات جسمی و رفتاری او باشد . دانش آموزان یک کلاس فقط از نظر پایه تحصیلی باهم یکی هستند و در بقیه موارد مثل بهره هوشی ، استعدادها ، توانمندی ها ، سطح درآمد خانواده ، سطح سواد ، فرهنگ و ارزش های مورد قبول خانواده باهم متفاوتند . شاید دانش آموزان که اینکه سرکلاس نشسته است شب گذشته شاهد بدترین نزاع و درگیری پدر . مادر بوده است دیگری به دلیل مشکل مالی خانواده از تغذیه درستی برخوردار نیست و از نظر جسانی امادگی پذیرش درس را ندارد . دیگری مرتب مورد تحقیر و سرزنش خانواده قرار دارد و در جواب آن لجاجت و رسرکشی را در پیش گرفته است .
در کنار آنها کسی است که از طرف توجه و حمایت پدر و مادر در نیازی به توجه به درس و معلم نمی بیند . حال چگونه می توانیم از همه انتظارات یکسان داشته باشیم . چرا به جای این که دانش آموز برچسب گستاخ پر روی بی تربیت و تنبل بزنیم ریشه مشکل را پیدا نکینم درست است که حل کردن شکل تمام دانش آموزان و یا حتی بعضی از آنها در توان معلم نیست . اما شناخت مشکل و توجه به آن ممکن و راه گشا می باشد . راه حل درست و منطقی دربرخورد با دانش آموزان این است که به او توجه کنیم و احترام بگذاریم . احترام یکی از ببزرگترین عوامل جلب محبت و اطاعت است و توهین به شهصیت مردم یکی از مهم ترین وسایل برانگیختن دشمنی و مخالفت است .
حضرت علی (ع) فرمود : با مخاطب خویش پسندیده سخن گویید تا او نیز با شما با احترام جواب گوید.
یکی از مواردی که خود تجربه کردم دانش آموزی بود که بسیار گستاخ و تنبل بود و هیچ وقت تکلیف نداشت طوری که وقتی مشکلش را از جمع همکاران مطرح کردم تقریبا همه این طور پاسخ دادند که جمع همکاری که : کلاس به تمسخر گرفته است و .... اما می داشتم که او را به کلاس و درس علاقه مند کنم پس از تحقیقاتی که انجام دادم متوجه شدم که وی فرزند یک خانواده پرجمعیت بود ، پدر کارگر و بی سوادی داشت که به خاطر سختی هایی که فرد در زندگی متحمل شده بود دوست داشت بچه هایش باسواد شوند . بنابر این هروقت نمره بد از آنها میدید آنها را به شدت کتک می زند و مستاسفانه کتک خوردن برای بچه یک عادت شده بود . پس از آگاهی از مشکلاتش با خانواده اش صحبت کردم و قول همکاری از آن ها گرفتم . در جمع همکاران نیز مشکلات او را مطرح کردم و با هم توافق کردیم که از طریق محبت و تشویق باعث تغییر در رفتار او شویم . در اولین جلسه ای که وارد کلاس شدم به دنبال فرصتی بودم که او را تشویق کنم اما به دست آوردن این فرصت در جمع شاگردانی که تا به حال فقط شاهد تنبیه و تحقیر او در کلاس های مختلفی بودند بسیار دشوار بود . سرگروه ها تکالیف خود را نشان دادند و اعلام کردند که فلانی بازهم تکلیف ندارد . از او خواستم دفترش را بیاورد برای اولین دفعه در سوال آن هم بدون جواب اما باخطی زیبا نوشته بود . فرصتی که به دنبالش بودم فراهم شد. بنابر این با چشم پوشی از ننوشتن کامل سوالات و جواب ندادن به آن دفترش را بلا گرفتم بچه ها ببینند دوستتان چه خط زیبایی دارد و چقدر تمیز نوشته است در حالی که نا باورانه به من چشم دوخته بود اضافه کردم : حیف نیست شما خطی به این زیبایی داری تکلیف را کال ننویسی : پس از بچه ها خواستم او را تشویق کنند و در زیر دفترش چنین نوشتم : هزار آفرین به شما فرزند خوبم که چنین زیبا نوشتی . اگر جواب سوال را هم بنویسی حتما زیباتر می شود. موفق باشید . در جلسات بعد در جست و جوی نکات مثبت رفتارش بودم و کمترین توجه به درس و کمترین پیشرفت در درس را مورد تشویق قرار می دادم . بعد از چندین جلسه نشانه هایی ، از تغییر رفتار مانند : دست بلند کردن ، شرکت در ... های کلاس، کاهش بی انضباطی و برقراری ارتباط دوستانه با هم کلاسی ها و معلمین در او مشاهده شد ، از طرف دیگر معاون مدرسه از او خواسته بود که اسامی دانش آموزانی را که دیر می آیند به دفتر گزارش کند و همین امر او را نسبت به قوانین مدرسه مطیع تر کرده بود . کم کم دانش آموزان گستاخ و تنبل اول سال به دانش آموز مودب و مسئولیت پذیرو علاقه مند به درس تبدیل شد . از جمله علل این تغییر رفتار احترام به شخصیت دانش آموز ، چشم پوشی عیب ها و سعه صدر معلم برای جلوگیری از تضاد با دانش آموز ،تشویق کوچک ترین رفتار های مثبت و برجسته کردن این رفتار به ظاهری بی ارزش و مهم تر از همه ایجاد رابطه دوستانه بین معلم و دانش آموز می باشد . درست است که وجود استعدادهای متفاوت در افراد ، معلم را وادار می کند تا برخورد های متفاوتی داشته باشند نباید تفاوت بگذارند. اگر معلم با دانش آموزان صمیمی باشد ، دانش آموزان نیز متقابلا او را دوست خواهند داشت و همین رابطه باعث نفوذ معلم در دانش آموز می شود . دانش آموز اگر معلم خود را دوست بدارد ، سخنان او را قبول می کند و خود را موظف به پیروی از او می بیند .
پایان